اسلام چه ميآورد؟!
اسلام آمد و در همان قدم اوّل لازم دانست كه عقايد و افكار خرافي را برچيند و به جاي آن، عقايد و افكاري نو ـ بر اساس و پايهاي محكم ـ جايگزين سازد و لذا كار را با معرّفي دقيق خدا شروع كرد و بسيار مصمّم بود كه در همان لحظة ظهورش، خدا را به طور كامل و شايسته به مردم بشناساند و چيزي كه مقتضاي اين شناخت است، دوباره برگرداند و تمام چيزهايي كه به جاي خدا، و يا در كنار خدا، و يا واسطة خدا و آنها قرار گرفتهاند، از بين ببرد و به همين جهت اعلان داشت:
ـ «اللّه»، خداوي برتر، در ذات خود يگانه و يكتاست:
[ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ اللَّهُ الصَّمَدُ لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُوًا أَحَدٌ] ... [ وَ إِلَـ'هُكُمْ إِلَـ'هٌ وَاحِدٌ لَا إِلَـ'هَ إِلَّا هُوَ الرَّحْمَـ'نُ الرَّحِيمُ] .
[ بگو: خدا، يگانة يكتاست. خدا سرور والاي برآورندة اميدها و برطرفكنندة حاجات و نيازمنديهاست. نزاده است و زاده نشده و كسي همتا و همگون او نيست ] ... [ خداي شما، خدايي يگانه و واحد است. هيچ معبودي جز او نيست و او رحمان و رحيم ] ...
ـ هيچ كس در وجود با او برابر نيست:
[ هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْأَ'خِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْبَاطِنُ ] . [ او بيآغاز و بيانتهاست (ازلي و ابدي است)، پيدا و ناپيداست ] ...
ـ در بقاء، هيچ شريكي ندارد:
[ كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ ] ... [ كُلُّ مَنْ عَلَيْهَا فَانٍ وَ يَبْقَي' وَجْهُ رَبِّكَ ذُوالْجَلَالِ وَ الْإِكْرَامِ ] .
[ همه چيز جز ذات او، فاني و نابودشدني است ] ... [ تمام چيزها و كساني كه بر روي زمين هستند، فنا و نابود ميشوند و تنها ذات پروردگار باعظمت و ارجمند تو ميماند وبس ] ...
ـ خالق، فقط اوست و آفريدگار همه چيز است:
[ ذَ'لِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لَا إِلَـ'هَ إِلَّا هُوَ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَ هُوَ عَلَي' كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٍ ] ... [ وَ خَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ فَقَدَّرَهُ تَقْدِيرًا ] ... [ قُلْ أَرَءَيْتُمْ مَا تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَرُونِي مَاذَا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ أَمْ لَهُمْ شِرْكٌ فِي السَّمَـ'وَاتِ ائْتُونِي بِكِتاَبٍ مِنْ قَبْلِ هَـ'ذَا أَوْ أَثَارَةٍ مِنْ عِلْمٍ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ ].
[ آن خدا و پروردگار شماست. جز او خدايي نيست، و او خالق همه چيز است. پس وي را بايد عبادت كنيد و همو حافظ و مدبّر همه چيز است ] ... [ و همه چيز را آفريده است و آن را دقيقاً اندازهگيري و كاملاً سنجيده و برآورد نموده است ] ... [ بگو: آيا دقّت كردهايد دربارة چيزي كه به جز خدا به فرياد ميخوانيد (و عبادت ميكنيد)؟ به من نشان دهيد، چه چيزي از زمين را خلق كردهاند؟ يا اصلاً در (خلقت و گردش و چرخش) آسمانها مشاركتي داشتهاند؟ كتابي پيش از اين (قرآن) يا يك اثر علمي براي من بياوريد اگر راست ميگوييد! ] ...
ـ مالك، تنها اوست و تمام چيزهايي كه در آسمانها و زمين قرار دارند، ملك اويند:
[ قُلْ لِمَنْ مَا فِي السَّمَـ'وَاتِ وَ الْأَرْضِ قُلْ لِلَّهِ ] ... [ وَ لِلَّهِ مُلْكُ السَّمَـ'وَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ مَا بَيْنَهُمَا][ ...[ الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّمَـ'وَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ لَمْ يَتَّخِذْ وَلَدًا وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ شَرِيكٌ فِي الْمـُلْكِ ] .
[ بگو: آنچه در آسمانها و زمين است، از آنِ كيست؟ بگو: از آنِ خداست ] ... [ از آنِ كيست آنچه در آسمانها و زمين و آنچه در ميان آن دو است ] ... [ آن كسي كه مالكيّت آسمانها و زمين از آنِ اوست، و فرزندي براي خود برنگزيده و در مالكيّت، شريكي نداشته است ] ...
ـ در رزق شريكي ندارد، و رازق همة موجودات است:
[ يَا أَيُّهَا النَّاسُ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ هَلْ مِنْ خَالِقٍ غَيْرُ اللَّهِ يَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ لَا إِلَـ'هَ إِلَّا هُوَ فَأَنَّي' تُؤْفَكُونَ ] ... [ وَ كَأَيِّنْ مِنْ دَابَّةٍ لَا تَحْمِلُ رِزْقَهَا اللَّهُ يَرْزُقُهَا وَ إِيَّاكُمْ ] ... [ وَ مَا مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلَّا عَلَي اللَّهِ رِزْقُهَا وَ يَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَ مُسْتَوْدَعَهَا ] .
[ اي مردم! نعمتي را كه خدا به شما عطا فرموده، يادآور شويد. آيا جز اللّه، خالق ديگري وجود دارد كه شما را از آسمان و زمين روزي برساند؟ جز او خدايي وجود ندارد. پس با اين حال، چگونه منحرف و گمراه ميشويد؟! ] ... [ چه بسيارند جنبندگاني كه نميتوانند روزي خود را بردارند و حمل كنند. خدا روزيرسان همة آنها و شماست ] ... [ هيچ جنبندهاي در زمين نيست مگر اينكه روزيِ آن، بر عهدة خداست و محل زندگي و محل دفنش را ميداند ] ...
ـ مدبّر و چرخاننده و نگهدارندة همه چيز، تنها اوست:
[ إِنَّ اللَّهَ يُمْسِكُ السَّمَـ'وَاتِ وَ الْأَرْضَ أَنْ تَزُولَا وَ لَئِنْ زَالَتَا إِنْ أَمْسَكَهَا مِنْ أَحَدٍ مِنْ بَعْدِهِ ] ... [ وَ مِنْ ءَايَاتِهِ أَنْ تَقُومَ السَّمَاءُ وَ الْأَرْضُ بِأَمْرِهِ ] ... [ وَ كُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي كِتَابٍ مُبِينٍ ].
[ خداوند، آسمانها و زمين را نگاهداري ميكند و نميگذارد (از مسير خود) خارج و نابود شوند. هر گاه (هم بخواهند) خارج و نابود شوند، جز خدا هيچ كس نميتواند آنها ار نگاه و محفوظ دارد ] ... [ و از جملة دلايل و نشانههاي (قدرت) خدا يكي اين است كه آسمان و زمين، ساخته و پرداختة او و به فرمان وي برپاست ] ... [ و ما همه چيز را در كتاب آشكار (به نام لوح محفوظ) سرشماري ميكنيم و مينويسيم ] ...
ـ سلطه و قدرتش بيشريك است، و بر هر چيزي قادر و قاهر است:
[ لَا يُسْئَلُ عَمَّا يَفْعُلُ وَ هُمْ يَسْئَلُونَ ] ... [ وَ هُوَ الْقَاهِرُ فَوْقَ عِبَادِهِ وَ يُرْسِلُ عَلَيْكُمْ حَفَظَةً حَتَّي' إِذَا جَاءَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنَا وَ هُمْ لَا يُفَرِّطُونَ ثُمَّ رُدُّوا إِلَي اللَّهِ مَوْلَئ'هُمُ الْحَقِّ لَهُ الْحُكْمُ وَ هُوَ أَسْرَعُ الْحَاسِبِينَ ] ... [ قُلْ هُوَ الْقَادِرُ عَلَي' أَنْ يَبْعَثَ عَلَيْكُمْ عَذَابًا مِنْ فَوْقِكُمْ أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِكُمْ أَوْ يَلْبِسَكُمْ شِيَعًا وَ يُذِيقُ بَعْضَكُمْ بَأْسَ بَعْضٍ ] ... [ قُلْ أَرَءَيْتُمْ إِنْ أَخَذَ اللَّهُ سَمْعَكُمْ وَ أَبْصَارَكُمْ وَ خَتَمَ عَلَي' قُلُوبِكُمْ مَنْ إِلَـ'هٌ غَيْرُ اللَّهِ يَأْتِيكُمْ بِهِ ] ... [ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ ] ... [ وَ اللَّهُ غَالِبٌ عَلَي' أَمْرِهِ وَ لَـ'كِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ ] .
[ از آنچه ميكند، بازخواست نميشود، ولي آنها مورد سؤال قرار ميگيرند ] ... [ خداوند بر بندگان خود كاملاً چيره است. او مراقباني بر شما ميفرستد و ميگمارد، و چون مرگ يكي از شما فرا رسيد، فرستادگان ما جان او را ميگيرند و هيچ كوتاهي نميكنند. سپس به سوي خدا، يعني سرور حقيقيشان برگردانده ميشوند. هان! فرمان و داوري از آنِ خداست و بس، و او سريعترينِ حسابگران است] ... [ بگو: خدا ميتواند عذاب بزرگي از بالاي سرتان و يا از زير پاهايتان بر شما بگمارد، و يا اينكه كار را بر شما به هم آميزد و دستهدسته و پراكنده شويد و جنگها در ميانتان برپا گرداند ]... [ بگو: به من بگوييد كه اگر خداوند گوش و چشمهايتان را (از شما بازپس) گيرد و بر دلهايتان مُهري بزند، غير از اللّه خدايي هست كه آنها را به شما برگرداند؟! ] ... [ و بدانيد كه خداوند ميان انسان و دلش جدايي مياندازد (و ميتواند انسان را از رسيدن به خواستهها و آرزوهاي دل بازدارد ] ... [ خداوند بر كار خود چيره و مسلّط است، ولي بيشتر مردم نميدانند ] ...
ـ غير از او، ربّ، وليّ و حاكم ديگري وجود ندارد:
[ قُلْ أَغَيْرَ اللَّهِ أَبْغِي رَبًّا وَ هُوَ رَبُّ كُلِّ شَيْءٍ ] ... [ قُلْ أَغَيْرَ اللَّهِ أَتَّخِذُ وَلِيًّا فَاطِرِ السَّمَـ'وَاتِ وَ الْأَرْضِ ] ... [أَفَغَيْرَ اللَّهِ أَبْتَغِي حَكَمًا وَ هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلًا ].
[ بگو: آيا پروردگاري جز خدا را بطلبم، در حالي كه خدا پروردگار همه چيز و همه كس است؟! ] ... [ آيا غير از خدا سرپرست و ياور خود برگيرم، در حالي كه او آفرينندة آسمانها و زمين است؟! ] ... [آيا غير از خدا را حاكم و داور بطلبم، در حالي كه اوست كه كتاب را به صورت مفصّل و روشن برايتان نازل كرده است؟! ] ...
ـ صاحباختيار، تنها اوست:
[ وَ رَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَ يَخْتَارُ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ ].
[ و پروردگارت هر چه را بخواهد، خلق ميكند و اختيار مينمايد، و مردم حق انتخاب و اختيار ندارند. خداوند بسي بالاتر و پاكتر از آن است كه چيزي را شريك او كنند ]...
ـ هيچ كس در قانونگذاري شريك او نيست:
[ أَمْ لَهُمْ شُرَكَاءُ شَرَعُوا لَهُمْ مِنَ الدِّينِ مَا لَمْ يَأْذَنْ بِهِ اللَّهُ ] .
[ يا اينكه آنان شركاء و معبوداني دارند كه برايشان قانونگذاري كرده و ديني را پديد آوردهاند كه خداوند بدان اجازه نداده است ] ...
ـ تمام امور، تنها در دست اوست:
[ لَيْسَ لَكَ مِنَ الْأَمْرِ شَيْءٌ ] ... [ بَلْ لِلَّهِ الْأَمْرُ جَمِيعًا ].
[ هيچ امري در دست تو (اي پيامبر) نيست] ... [ بلكه تمام امور در دست خداست ] ...
ـ در علم و آگاهي، همتايي ندارد:
[ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ ] ... [ أَلَا يَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَ هُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ ] ... [ وَ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحَاطَ بِكُلِّ شَيْءٍ عِلْمًا ] .
[ خدا ميداند و شما نميدانيد ] ... [ هان! كسي كه خلق ميكند، ميداند (و آگاهتر از كسي است كه خلق شده است) و او ريزبين و دقيق و آگاه است ] ... [ علم و آگاهي خدا همه چيز را احاطه كرده و فراگرفته است ] ...
ـ تنها اوست كه ميميراند و زنده ميگرداند:
[ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ هَلْ مِنْ شُرَكَائِكُمْ مَنْ يَفْعَلُ مِنْ ذَ'لِكُمْ مِنْ شَيْءٍ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَي' عَمَّا يُشْرِكُونَ ] .
[خدا كسي است كه شما را آفريده، سپس به شما روزي بخشيده است. بعد شما را ميميراند و سپس دوباره زندهتان ميگرداند. آيا در ميان شركاء و معبودانتان كسي هست كه چيزي از اين كارها را انجام دهد؟ خدا دورتر و برتر از اين است كه برايش شريك قائل شوند ] ...
ـ فقط اوست كه هدايت ميكند:
[ قُلْ هَلْ مِنْ شُرَكَائِكُمْ مَنْ يَهْدِي إِلَي الْحَقِّ قُلِ اللَّهُ يَهْدِي لِلْحَقِّ أَفَمَنْ يَهْدِي إِلَي الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لَا يَهِدِّي إِلَّا أَنْ يُهْدَي' فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ ] ... [ إِنَّكَ لَا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَ لَـ'كِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ ] .
[ بگو: آيا اين شركاء شما كسي هست كه به سوي حق هدايت كند؟ بگو: خدا راه حق را نشان ميدهد. آيا آن كس كه به راه راست هدايت ميكند، بهتر و سزاوارتر است كه پيروي شود يا كسي كه نميتواند هدايت كند و بلكه بايد خودش هدايت شود؟! شما را چه شده است؟! اين چه حكمي است كه ميكنيد؟! ] ... [ (اي پيامبر!) تو نميتواني كسي را كه بخواهي و دوست داشته باشي هدايت كني، بلكه اين تنها خداست كه هر كه را بخواهد هدايت ميكند، و او بهتر ميداند كه چه كساني راهيابند ] ...
ـ هيچ كس جز او، دعاها و فريادها را نميشنود و اجابت نميكند:
[ أَمَّنْ يُجِيبُ الْمـُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ وَ يَجْعَلُكُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ أَءِلَـ'هٌ مَعَ اللَّهِ قَلِيلًا مَا تَذَكَّرُونَ] ... [ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدًا ] ... [ ذَ'لِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَ أَنَّ مَا يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ الْبَاطِلُ ] .
[ (آيا بتها بهترند) يا كسي كه به فرياد مضطرّ و درمانده ميرسد و بلا و گرفتاري را برطرف ميكند، هر گاه او را به كمك بطلبد، و شما (انسانها) را جانشين زمين ميسازد؟ آيا معبود ديگري با خداست؟! واقعاً شما بسيار كم پند ميگيريد ] ... [ پس همراه خدا، كس ديگري را نخوانيد ] ... [ اين بدين خاطر است كه فقط خدا حق است و هر آنچه كه غير از او ميخوانند، باطل هستند ] ...
ـ پناهدهنده فقط اوست:
[ قُلْ مَنْ بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَ هُوَ يُجِيرُ وَ لَا يُجَارُ عَلَيْهِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ سَيَقُولُونَ لِلَّهِ ] ... [ مَا لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ عَاصِمٍ ] ... [ وَ لَنْ أَجِدُ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَدًا ] .
[ بگو: چه كسي فرماندهي بزرگ همه چيز را در دست دارد و او كسي باشد كه (به همه) پناه دهد و كسي را (هم نميتوان) از (عذاب) او پناه داد اگر چنانچه راست ميگوييد؟ خواهند گفت: از آنِ خداست ] ... [ هيچ كس و هيچ چيزي نميتواند آنان را از (عذاب) خدا پناه دهد ] ... [ و پناهگاهي جز خدا نمييابم ] ...
ـ و...بالاخره در تمام صفات و ويژگيهايش يكتا و بينظير است:
[ وَ لَهُ الْمَثَلُ الْأَعْلَي' فِي السَّمَـ'وَاتِ وَ الْأَرْضِ ] ... [ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ ] ... [ فَلَا تَضْرِبُوا لِلَّهِ الْأَمْثَالَ ] .
[ بالاترين وصف و صفات، در آسمانها و زمين متعلّق به خداست ] ... [ هيچ كس و هيچ چيزي مانند او نيست ] ... [ براي خدا، همتا و مثال نياوريد ] ...
اين، نوعي توحيد بود كه اسلام در همان آغاز ظهورش تلاش كرد كه در افكار و دلهاي مردم جايگزين سازد، و همين توحيد بود كه اعراب جاهلي، قسمتي از آن را قبول داشتهاند و همچنان كه گفتيم، آنها به خدا ايمان داشتند و او را خالق، مالك، رازق، ربّ، مدبّر، زندهگرداننده و ميراننده، پناهدهنده و...ميدانستند. امّا اين از نظر اسلام كافي نبود و نيست؛ زيرا چنين خداي يگانهاي كه: خالق، مالك، مدبّر، رازق، حاكم، ربّ، وليّ، صاحباختيار، قانونگذار، زندهكننده، ميراننده، هدايتكننده، پناهدهنده، شنونده، پاسخگوينده به دعاها و فريادها و...است، بايستي پرستش و عبادت و بندگي و فرمانبرداري شود، و به همين جهت بود كه قرآن بعد از نشان دادن هر يك از اين خصوصيّات خداوند، مشركين را مخاطب قرار ميدهد و ميگويد: شما نيز كه چنين خدايي را با چنين اوصافي قبول داريد، پس چرا متذكّر نميشويد و تنها او را به فرياد نميخوانيد، تنها به او پناه نميبريد، تنها به او متوسّل نميشويد، تنها براي او اطاعت و پيروي نميكنيد، و...در يك كلمه، تنها او را پرستش و عبادت نميكنيد؟! آيا جادو و طلسم شدهايد؟ يا اينكه فريب شيطان را خوردهايد؟ و...
[ وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمَـ'وَاتِ وَ الْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ قُلْ أَفَرَءَيْتُمْ مَا تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ أَرَادَنِيَ اللَّهُ بِضُرٍّ هَلْ هُنَّ كَاشِفَاتُ ضُرِّهِ أَوْ أَرَادَنِي بِرَحْمَةٍ هَلْ هُنَّ مُمْسِكَاتُ رَحْمَتِهِ قُلْ حَسْبِيَ اللَّهُ عَلَيْهِ يَتَوَكَّلُ الْمـُتُوَكِّلُونَ ] ... [ وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَهُمْ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ فَأَنَّي' يُؤْفَكُونَ ] ... [ قُلْ مَنْ يَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ أَمَّنْ يَمْلِكُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصَارَ وَ مَنْ يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَ يُخْرِجُ الْمَيِّتَ مِنَ الْحَيِّ وَ مَنْ يُدَبِّرُ الْأَمْرَ فَسَيَقُولُونَ اللَّهُ فَقُلْ أَفَلَا تَتَّقُونَ فَذَ'لِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمُ الْحَقُّ فَمَاذَا بَعْدَ الْحَقِّ إِلَّا الضَّلَالُ فَأَنَّي' تُصْرَفُونَ ] ... [ قُلْ لِمَنِ الْأَرْضُ وَ مَنْ فِيهَا إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ سَيَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ قُلْ مَنْ رَبُّ السَّمَـ'وَاتِ السَّبْعِ وَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ سَيَقُولُونُ لِلَّهِ قُلْ أَفَلَا تَتَّقُونُ قُلْ مَنْ بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَ هُوَ يُجِيرُ وَ لَا يُجَارُ عَلَيْهِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ سَيَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ فَأَنَّي' تُسْحَرُونَ ] ... [ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ هَلْ مِنْ شُرَكَائِكُمْ مَنْ يَفْعَلُ مِنْ ذَ'لِكُمْ مِنْ شَيْءٍ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَي' عَمَّا يُشْرِكُونَ ] ... [ قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنْ كُنْتُمْ فِي شَكٍّ مِنْ دِينِي فَلَا أَعْبُدُ الَّذِينَ تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ لَـ'كِنْ أَعْبُدُ اللَّهَ الَّذِي يَتَوَفَّئ'كُمْ ] ... [ ذَ'لِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لَا إِلَـ'هَ إِلَّا هُوَ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَ هُوَ عَلَي' كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٍ ] .
[ اگر از آنان بپرسي: چه كسي آسمانها و زمين را آفريده، به تحقيق خواهند گفت: خدا! بگو: آيا چيزهايي را كه به جز خدا به فرياد ميخوانيد، چنين ميبينيد كه اگر خدا بخواهد زيان و گزندي به من برساند، آنها بتوانند آن زيان و گزندش را برطرف سازند؟ و يا اگر خدا بخواهد لطف و مرحمتي در حق من روا دارد، آنها بتوانند جلو لطف و مرحمتش را بگيرند و آن را باز دارند؟ بگو: خدا مرا بس است. توكّلكنندگان، تنها بر او تكيه و توكّل ميكنند و بس ] ... [ اگر از آنان بپرسي: چه كسي خود آنها را آفريده، قطعاً ميگويند: خدا! پس چرا (از عبادت خدا) منحرف ميشويد (و متوجّه پرستش چيزهاي ديگري ميگرديد؟!) ] ... [ بگو: چه كسي از آسمان به شما روزي ميرساند؟ چه كسي بر گوش و چشمها تواناست؟ چه كسي زنده را از مرده و مرده را از زنده بيرون ميآورد؟ چه كسي امور را تدبير ميكند؟ قطعاً خواهند گفت: خدا! پس بگو: (حال كه به تمام اين چيزها اقرار ميكنيد) چرا (تنها خدا را عبادت نميكنيد و فقط از او) نميترسيد؟! آن، خداست كه پروردگار حقيقي شماست (و اوست كه چنين است كه خود قبول داريد. پس پرستش او نيز حق است و پرستش غير او، باطل). آيا سواي حق جز گمراهي است؟ پس چگونه از راه به در برده ميشويد؟! ] ... [ بگو: زمين و تمام كساني كه در آن هستند، از آنِ كيستند اگر ميدانيد؟ خواهند گفت: از آنِ خدايند. بگو: پس چرا نميانديشيد؟! بگو: چه كسي مالك آسمانهاي هفتگانه و صاحب عرش عظيم است؟ بلافاصله خواهند گفت: از آنِ خداست. بگو پس چرا (تنها از خدا) نميترسيد؟! بگو: چه كسي فرماندهي بزرگ همه چيز را در دست دارد و او كسي باشد كه (به همه) پناه دهد و كسي را (هم نميتوان) از (عذاب) او پناه داد اگر چنانچه راست ميگوييد؟ خواهند گفت: از آنِ خداست. بگو: پس چگونه گول و فريب ميخوريد و جادو ميشويد؟! ] ... [ خدا كسي است كه شما را آفريده، سپس به شما روزي بخشيده است. بعد شما را ميميراند و سپس دوباره زندهتان ميگرداند. آيا در ميان شركاء و معبودانتان كسي هست كه چيزي از اين كارها را انجام دهد؟ خدا دورتر و برتر از اين است كه برايش شريك قائل شوند ] ... [بگو: اي مردم! اگر دربارة دين و آيين من در شك و ترديد هستيد (بدانيد كه) من آن كساني را كه به غير از خدا ميپرستيد، نميپرستم و لكن خداوندي را ميپرستم كه شما را ميميراند ] ... [ آن خدا و پروردگار شماست. جز او خدايي نيست، و او خالق همه چيز است. پس وي را بايد عبادت كنيد و همو حافظ و مدبّر همه چيز است ] ...
# # #
قاعدتاً، وقتي خدا ـ در ذات و صفات و تمام ويژگيهايش ـ يكي شد، عبادت هم يكي ميشود؛ زيرا كسي كه داراي چنين صفات و ويژگيهاست، بايد عبادت شود؛ نه كس ديگري و اگر چنانچه كسي يا چيزي ـ تنها و تنها ـ در يكي از اين صفات، با خدا شريك ميبود، او نيز خدا بود!! و لازم ميشد كه او نيز عبادت شود:
[ قُلْ إِنْ كَانَ لِلرَّحْمَـ'نِ وَلَدٌ فَأَنَا أَوَّلُ الْعَابِدِينَ سُبْحَانَ رَبِّ السَّمَـ'وَاتِ وَ الْأَرْضِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ ] .
[ بگو: اگر چنانچه خداوند مهربان فرزندي ميداشت، من نخستين كسي بودم كه (چنين شريكي را) پرستش و عبادت ميكردم. پروردگار آسمانها و زمين و صاحب سلطنت و عرش عظيم است و او پاك و منزّه از اين توصيفهايي است كه (درباة او) ميكنند] ...
همين كمال و بينظيري خداوند است كه او را در يك طرف، و تمام موجودات ديگر ـ غير از او ـ در طرف ديگر واقع شدهاند. هيچ كس حق ندارد به حريم خدا تجاوز كند و صفتي از او را به خود اختصاص دهد. تنها و تنها او خداست و ديگران بنده و رعيّتش هستند. به همين جهت است كه تمام موجودات ـ از جمادات گرفته تا نباتات و حيوانات و...انسانها ـ همه و همه ـ چه بخواهند و چه نخواهند ـ به پرستش و بندگي و عبادتش اقرار دارند:
[ ثُمَّ اسْتَوَي' إِلَي السَّمَاءِ وَ هِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَ لِلْأَرْضِ ائْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ ] ... [ وَ مِنْ ءَايَاتِهِ أَنْ تَقُومَ السَّمَاءُ وَ الْأَرْضُ بِأَمْرِهِ ثُمَّ إِذَا دَعَاكُمْ دَعْوَةً مِنَ الْأَرْضِ إِذَا أَنْتُمْ تَخْرُجُونَ وَ لَهُ مَنْ فِي السَّمَـ'وَاتِ وَ الْأَرْضِ كُلٌّ لَهُ قَانِتُونَ ] ... [ وَ لِلَّهِ يَسْجُدُ مَنْ فِي السَّمَـ'وَاتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعًا وَ كَرْهًا وَ ظِلَالُهُمْ بِالْغُدُوِّ وَ الْأَ'صَالِ ] ... [ وَ لِلَّهِ يَسْجُدُ مَا فِي السَّمَـ'وَاتِ وَ مَا فِي الْأَرْضِ مِنْ دَابَّةٍ وَ الْمَلَائِكَةُ وَ هُمْ لَا يَسْتَكْبِرُونَ يَخَافُونَ رَبَّهُمْ مِنْ فَوْقِهِمْ وَ يَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ ]... [ تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَـ'وَاتُ السَّبْعُ وَ الْأَرْضُ وَ مَنْ فِيهِنَّ وَ إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لَـ'كِنْ لَا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ ]... [ وَ مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ ] .
[ سپس ارادة آفرينش آسمان كرد، در حالي كه دود بود. به آسمان و زمين فرمود: چه بخواهيد و چه نخواهيد، پديد آييد! گفتند: فرمانبردارانه پديد آمديم! ] ... [ و از جملة دلايل و نشانههاي (قدرت) خدا يكي اين است كه آسمان و زمين، ساخته و پرداختة او و به فرمان وي برپاست. بعدها وقتي شما را از زمين با ندايي فرامي خواند، و شما فوراً بيرون ميآييد. هر كه و هر چه در آسمانها و زمين است، از آنِ خداست، و جملگي فرمانبردار اويند ] ... [ آنچه در آسمانها و زمين است، خواه ناخواه، خداي را سجده ميبرند و همچنين سايههايشان بامدادان و شامگاهان در مقابلش به سجده ميافتند ] ... [ آنچه در آسمانها و آنچه در زمين، از موجود زنده و جنبنده وجود دارد، خداي را سجده ميبرند و كرنش ميكنند، و فرشتگان نيز خداي را سجده ميبرند و تكبّر نميورزند. فرشتگان از پروردگار خود كه حاكم بر آنان است، ميترسند و آنچه بدانان دستور داده شود، (بدون بهانه و سركشي) انجام ميدهند ] ... [ آسمان هفتگانه و زمين و تمام كساني كه در آن هستند، همگي تسبيح خدا ميگويند و بلكه هيچ موجودي نيست مگر اينكه حمد و ثنا و تسبيح وي ميگويند، امّا شما تسبيح آنان را نميفهميد ]... [ من جنّيان و انسانها را جز براي پرستش و بندگي خود نيافريدهام ] ...
در اسلام، خداوند تنها كسي است كه عبادت ميشود و هيچ گونه واسطه و شفيعي بين او و بندگانش در عبادت نيست. مسلمان تنها او را مستقيماً ـ بدون هيچ واسطهاي ـ در نظر ميگيرد و فقط اوست كه بر هر چيزي قادر است و همه، بندگان و فرمانبرداران اويند كه نه براي خود و نه ديگران، مالك هيچ چيزي نيستند و همه متوجّه او ميباشند. به همين جهت، كس ديگري را به جاي خدا، يا در كنار خدا، در دل خويش جاي نميدهد و در عبادتش همراه نميسازد:
[ وَ لَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا ] . [ و بايد در عبادت و پرستش پروردگارش، كسي را شريك نسازد ] ...
در اسلام، دايرة عبادت بسيار گسترده است، و تمام زندگي بيروني بشري را دربرميگيرد. در عقيدة اسلامي، تمام بندگيها، اطاعتها، پيرويها، پذيرفتنها و گردننهادنها به&zwnj
نظرات شما عزیزان: